جمعه روز سبز انتظار
جمعه يعنى يك غزل دلواپسى جمعه يعنى گريه هاى بى كسى
جمعه يعنى روح سبز انتظار جمعه يعنى لحظه هاى بى قرار
بى قرار بى قراريهاى آب جمعه يعنى انتظار آفتاب
جمعه يعنى ندبه اى در هجر دوست جمعه خود ندبه گر ديدار اوست
جمعه يعنى لاله ها دلخون شوند از غم او بيدها مجنون شوند
جمعه يعنى يك كوير بى قرار از عطش سرخ و دلش در انتظار
انتظار قطره اى باران عشق تا فرو شويد غم هجران عشق
جمعه يعنى بغض بى رنگ غزل هق هق بارانى چنگ غزل
زخمه اى از جنس غم بر تار دل تا فرو شويد غم هجران دل
جمعه يعنى روح سبز انتظار جمعه يعنى لحظه هاى بى قرار
بى قرار بى قراريهاى آب جمعه يعنى انتظار آفتاب
لحظه لحظه بوى ظهور مى آيد عطر ناب گل حضور مى آيد
سبز مردى از قبيله عشق ساده و سبز و صبور مى اید
بانگ
الا یا ایها المهدی مدام الوصل ناولها * که در دوران هجرانت بسی افتاده مشکلها
صبا از نکهت کویت نسیمی سوی ما آرد*زسوز شعلهء شوقت چه تاب افتاده در دلها
چو نور مهر تو تابید در دلهای مشتاقان* ز خود آهنگ حق کردند و بر بستند محملها
دل بی بهره از مهرت حقیقت را کجا یابد* حق از آیینهء رویت تجلی کرد بر دلها
به کوی خود نشانی ده که شوق تو محبان را *زتقواداد زاد ره زطاعت بست محملها
«« فیض کاشانی »»
هوای شهر بهاری ولی غم انگیز است
بهار اگر تو نباشی، شبیه پاییز است
دلم هوای تو کرده، چه می شود آیی؟
ببین که کاسه صبرم زغصه لبریز است
.
با تمام وجود گناه کردیم ؛اما نه نعمت هایش را از ما گرفت ؛نه گناهانمان را فاش کرد
اگر اطاعتش کنیم چه می کند ؟؟؟؟الهی العفو
نظرات شما عزیزان: