درد و دل و خلوت با مهدی ! یا صاحب الزمان ادرکنی !
بیا که بار دگر گل به بار می آید
بیار باده که بوی بهار می آید
هزار غم ز تو دارم به دل بیا ای گل
که گل شکفته و بانگ هزار می آید
دلِ چو غنچه ی من نشکفد به بوی بهار
بهار من بود آن گه که یار می آید
مگر ز پیک پرستو پیام او پرسم
وگرنه کیست که از آن دیار می آید
بهار سایه تویی ای بنفشه مو باز آی
که گل به دیده ی من بی تو خار می آید
******************************
قطعه ی گمشده ای از پر پرواز کم است
یازده بار شمردیم و یکی باز کم است
این همه آب که جاریست نه اقیانوس است
عرق شرم زمین است که سرباز کم است
تمام خاک را گشتم به دنبال صدای تو
ببین! باقی است روی لحظه هایم جای پای تو
اگر کافر، اگر مومن، به دنبال تو می گردم
چرا دست از سر من بر نمی دارد هوای تو
دلیل خلقت آدم! نخواهی رفت از یادم
خدا هم در دل من پر نخواهد کرد جای تو
صدایم از تو خواهد بود اگر برگردی ای موعود
پر از داغ شقایقهاست آوازم برای تو
تو را من با تمام انتظارم جستجو کردم
کدامین جاده امشب می گذارد سر به پای تو؟
نشان خانه ات را از تمام شهر پرسیدم
مگر آنسوتر است از این تمدن روستای تو؟
یک روز به هیئت سحر می آید
با سوز دل و دیده ی تر می آید
یک روز به انتقام هفتاد و دو شمس
با سیصد و سیزده قمر می آید
نظرات شما عزیزان: